۱۳۹۰ آبان ۲۸, شنبه

ما کجا و کره ای کجا!


پیش از انقلاب و توی اون چند سالی که خودروی پیکان در ایران ناسیونال تولید می شد، انواع و اقسام مدل های این اتومبیل زیبای ایرانی رو می دیدیم که به بازار می اومد. استیشن، دنده اتوماتیک، شکل های مختلف داشبورد و سایر چیزها در اتاقش. اما کارخونه ای که با صنعتگران و متخصصین بنام ایرانی پایه گذاری شده بود، تنها یه مدل رو از سال 60 عرضه کرد، و تا موقعی که من در میهنمون بودم، همچنان هم همون ساخته می شد، که روز به روز هم از کیفیتش کاسته و کاسته تر می شد! نمی دونم همچنان پیکان تولید میشه یا نه، و یا اینکه جاش رو به شتر ملی (سمند زوار درفتۀ با هزار اشکال و ایراد فنی) داده!
امروز هیوندای کره ای جایی رو توی بازار جهانی باز کرده، که به خواب هم نمی دیدیم. وای خدای من که چقدر زیباست i40! قصد تبلیغش رو ندارم، اما توی دلم خیلی دردها نهفتست. نمی دونم که اگه رژیم گذشته سرپا می موند، امروز ما جلوتر بودیم یا کره ای ها؟ حداقل اگه جلوتر نبودیم، ازشون چیزی کمتر نمی داشتیم. نَــــــــــــــــــــــــــه؟
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۲۶, پنجشنبه

اعدام سید علی خامنه ای پایانی برای مجازات اعدام

در خصوص اعدام تاکنون مقالاتی نوشته و در این وبلاگ درج نموده ام. باز می گردیم به همان پرسش دیرینه، که آیا مردم ایران خواهان مجازات اعدامند؟

این تصویر گویای حقیقتی است تلخ که شوربختانه مرا به پاسخ آری نزدیک می سازد. اما به عنوان یک فعال حقوق بشر و دموکراسی در ایران، آرزومند برچیدگی کامل این مجازات از قاموس کیفری در دستگاه دادگری ایران برای همیشه هستم. امید دارم روزی به آن دستیابیم، اگر و تنها اگر بیشترین ایرانیان منش دموکراتیک و آزاده مندانه را در پیش گرفته و همسو با آن باشند.

اما یک نکته:

اگرچه خواهان منع مجازات اعدام می باشم، اما آنرا برای علی خامنه ای خواستار بوده، و آنرا پایانی برای این کیفر آرزومندم.

چــــرا؟

نخست اینکه با آن همه جنایات بشری که دست وی را آلوده می بینم، او را مستحق چنین سزایی دانسته و می دانم.

و دوم آنکه، وی که به قدیسی برای بسیاری از هوادارانش مبدل گشته، بیم آن می رود که پس از انقراض سلطنت فقیه در ایران، اندیشۀ بازگرداندن دوباره اش را به صحنۀ سیاست ـ همچون هواداران سینه چاک صدام حسین معدوم ـ در سر بپرورانند. روشن است برای نیل به این مقصود از هر اقدام غیر انسانی و خرابکارانه ای دریغ ننمایند.

همانگونه که گفته شد، آن را پایانی برای این مجازات برای همیشه می خواهم.

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

در بی منطقی بدنبال کدام منطق باید بود؟!

براستی این منطق سرچشمه از کدام روشنی در اندیشۀ بشر امروزی دارد؟
«اول از همه یک مانتوی کوتاه و یک روسری کوچک به تن کنید و سپس جلوی آینه بایستید و با چشم دل خود بنگرید. سپس با یک چادر مشکی همین آزمایش را تکرار کنید. کدام بهتر است؟ مثل حیوان زندگی کردن و بد حجاب بودن، یا منور به نور حجاب و چون شاخه یاسی از مرغزار عفت بودن؟»
آیا حجاب ـ یا به عبارتی ستر ـ زن را چون شاخۀ یاسی در مرغزار عفت می کند؟ آیا حجاب (چادر مشکی) بر سر نداشتن، انسان را به حیوان مانند می کند؟
شگفتا که هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم!!!!
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۲۴, سه‌شنبه

جناب خاتمی؛ روشنتر بفرمایید

ملاک آقای خاتمی از «انتخابات آزاد» زیر سایۀ این جمله که «مردم بجز در یک انتخابات آزاد شرکت نمی کنند»، چیست؟ آیا انتخاباتی که در آن تنها محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی بتوانند نامزد شوند و جلب آراء نمایند ملاک ایشان است، و یا آنکه انتخاباتی که همگان از قاسم شعله سعدی و محسن سازگارا گرفته، تا مخالفان سرسخت و دیرینۀ نظام حاکم نیز می توانند در آن حضور یابند؟ همچنین ایشان ولایت فقیه را در گسترۀ انتخابات آزاد و دموکراتیک به رسمیت می شناسد یا خیر؟


ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

گوشت در حلقۀ زنجیر

براستی شایستگی مردم ایران این بوده است؟! بد نیست کسانی که با نق زدن هایشان در روزگار پیش از انقلاب 57، ایران و ایرانی را به این روز فلاکتبار و مرارتبار کشاندند، پاسخگو باشند!

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۱۸, چهارشنبه

آیا ضرورت دارد که اتم باعث نابودی کاشانۀ مان شود؟


آیا دستیابی به سلاح (بمب) هسته ای آرزوی ایرانیان است؟ آیا هدف آنان نابودی اسرائیل می باشد؟ آیا اساساً مشکل مردم ایران اسرائیل است؟ آیا سلاح هسته ای دردی از مردم گرسنه و بی نوا رفع می کند؟
اگرچه رژیم کنونی حاکم بر کشور و بویژه ملیجک دربار ولایت همواره کوشیده و می کوشد تا دستیابی به فن آوری هسته ای را صلح آمیز و تنها در راستای تولید برق جلوه گر نماید، اما اگر نیز چنانچه این ادعا از درستی برخوردار باشد، آیا در کشوری که انرژی های سالم طبیعی از جمله خورشیدی درش سراسر متجلی است، آیا تولید برق از طریق تکنولوژی هسته ای کاری است شایسته و سودمند؟
آیا نیروگاهی که بیش از سی سال از ساخت آن سپری گشته، و کارشناسان خطرهای زیانبار آنرا هشدار داده اند، می تواند ثمربخش باشد؟ اگر چنانچه بازده باشد که نخواهد بود، آیا در کنار مرز با کشورهای عربی که همواره دوست نمای ایران و ایرانی بوده و هستند، خطرناک و کودکانه نیست؟ آیا بنای نیروگاه بر روی گسل زلزله در شهر نطنز ـ که همگان دیده اند چه به روز بم و شهرهای همجوار آمد ـ ابلهانه نیست؟
پاسخ ها چیستند؟
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۱۷, سه‌شنبه

مقایسۀ دستیابی به حق رأی برای زنان در نروژ و ایران



روزی آموزگارم در کلاس آموزش زبان نروژی می گفت، که چگونه مردم این کشور با فعالیت های مستمر خود توانسته اند به حقوقشان دستیابند. از جمله حقوقی که وی اشاره می کرد، برخورداری حق رأی برای زنان در نروژ بود.
همچنین اضافه کرد: حقوق انسانی به آسانی و بدون پرداخت هزینه بدست نمی آیند.
البته خب هزینه در کشورهای گوناگون کمی متفاوت و رقمش ناهمسان است.
باری...
امروز که غرق در اندیشه های خود بودم، این موضوع را بیاد آوردم. با خویش گفتم: نه تنها حق رأی برای بانوان مرز و بومم بی هیچ هزینه ای میسر شد، بلکه به رایگان به منازلشان هم سرازیر شد. حال آنکه همان ملعونی که در سال 57 بت شکنش می نامیدند، و با شعار«روح منی خمینی» به پیشوازش شتافتند، روزی آنرا مکروه می دانست!
آخر چه چیز را این مردک شیطان صفت به ایرانی هدیه کرد، من نمی دانم!!!
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

جمشید چالنگی و صدای امریکا


اميدوارم پشت پرده خبری كه امروز در پیوند با عزل جمشید چالنگی شنيدم، پول های نفت جمهوری اسلامی نباشد!
ارسال به بی رنگی

در پس پردۀ تقدیر از خلبان شهبازی چیست؟

امشب در برنامه شب نشيني از شبكه ١ جام جم ايران از خلبان قهرمان هوشنگ شهبازي و تيم پروازش تقدير شد، و بارها كليپ ويدئويي لحظه فرود استثنايي در باند پخش گرديد.

لوح سپاسي تقديم وي شد، و تمبرهاي ساخته و پرداخته شده با فرتور ايشان هديه گرديد.

گمان من آن است، که اين سنگ تمام بي ارتباط با تشت رسوايي مقامات رژيم مبني بر تنبيه آن خلبان قهرمان در چند روز اخير که توجه و تمسخر برخی رسانه های غربی از ناسپاسی مسئولان کشور اسلامی را برانگیخت نبوده، و پرداختن به اين موضوع در تلويزيون برون مرزي نمايشي ساختگي براي لوث مطلب بوده باشد!

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۱۰, سه‌شنبه

لطفاً اسلامگرایی را به تونس نچسبانید!

در حالیکه در جریان خیزش اخیر مردمی کشور تونس بخوبی نشان از آن داشت که سر و کاری با اسلامخواهی و اسلامگرایی ندارد، و نیز راشد الغنوشی در پاسخ سران جمهوری اسلامی نه مردم تونس را شیعه، و نه انقلابشان را با انقلاب خمینی یکی دانست، اکنون رژیم آخوندی از برد النهضة به پایکوبی خویش را مشغول ساخته است! همینک در برنامۀ مجلۀ سیاسی از شبکۀ 2 جام جم، افقهـــی نامی را زیر نام کارشناس مسائل افریقا آورده، و با ژستی مضحک نمایش خیمه شب بازی براه انداختند! من نمی دانم خامنه ای چه فکری کرده، و چرا اینقدر مردم را کودن می داند، که هر آنچه بخواهد برشان بار کند، بی آنکه تردید بر اراجیفش برند!

ارسال به بی رنگی