۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

ننگ بر وطن فروشان

مجاهدين گمان برده اند مردم جانشان را از جوي آب گرفته، تا در خيابان تن به خون آغشته سازند، كه مجاهدين بيايند مريم خانم رجوي را بكنند رييس جمهور!!! تازه نامش را نيز دموكراسي مي نهند!!! اي تف به ذات و وجودتان كه روشن نيست از چه گونه جانوري هستيد! اي كاش يال، شاخ يا دم مي داشتيد، تا مي شد آنرا دريافت ...

سايت بالاترين را هم كه پس از گند سال گذشته يحيي نژاد، براي پاس داشت و اعتلاي دين و فرهنگ اصيل و مترقي اسلامي [!] بالاآورترين (تهوع آورترين) لقب گرفت، اينك به بالا لجن ترين و بالاتروريست ترين مبدل گشته، كه روشن نيست سرهاي يحيي نژاد و ميترا در آخور مسعود است يا مريم! ننگ بر كساني كه وطن فروشان را حمايت مي كنند.

همچنين شوربخت از آنم كه بگويم، كساني كه هوادار نظام پادشاهي در ايران خود را مي نامند، چگونه لجن سراي مجاهدين ـ بالاترین ـ را قوت و رونق مي بخشند!!!

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

از جنبش سبز، تا جنبش آب و آتش و نمایش خـزها!

3 سال گذشت...

این غافلۀ عمر نیز بگذرد! بر سنگ قبرهای خود بگوییم آیندگان چه بنویسند؟

ارسال به بی رنگی

وضعیت مردم در ایران:


  • پدر خانواده در تنگدستی و سوخته از اقتصاد پر اشکال مملکتش است، همسر و فرزند را می کوبد!
  • برادر در مشکلات و بدبختی دست و پا می زند، برادر خود را به چوب جفا می زند!
  • خواهر در تنگنای مالی است، خواهر و همشیرۀ خویش را سر کیسه می کند!
  • همسایه بواسطۀ درماندگی ها، همسایه اش را می آزارد!
  • راننده از سامانۀ ترافیک آزرده است، رانندۀ دیگر را می سوزاند!
  • وَ وَ وَ وَ وَ وَ .......!!!
نمونه ها بسیار! و همه چون نمی توانند ـ یا بهتر بگوییم نمی خواهند ـ حقشـــان را از فرادست خود بگیرند، بر فرودست تلافی می کنند! و در آخر هر که در این حیات وحش زورش بر دیگری بچربد، پیروز میدان است! مشکل اینجاست که نامش را هم «زرنگـــــی» می گذارند!!!!
ابلـــــــه مردمی که نخواهند حقشان را از منبعش بستانند، و نشسته و سکوت کنند!
  • سکندر می آید، همان است،
  • عرب می آید، باز همان است،
  • مغول می آید، باز همان،
  • جانی بالفطرۀ دیگر ـ و اینبار خودی ـ آغــــا محمد خان می آید، ...،
  • و در پایان هندی زاده و جانشینش ....!!!!!!!!
و این است خاصیتِ ایرانیِ بی خاصیت در تابعی سینوسی و سرگذشتی تکراری!
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آذر ۲۷, یکشنبه

اخذ اقامت در نروژ برای آنانی که در رابطۀ بدون ثبت ازدواجند

در کشور نروژ و در راستای اخذ اقامت برای دارندگان شرایط احراز بواسطۀ بودن در یک رابطه و زندگی مشترک، و یا در پاره ای موارد وجود فرزند در این پیوند، ماده ای در قانون پیش بینی شده، که جا دارد در این جستار کوتاه به شرح اندکی از جزئیات پرداخته شود. این ماده که صراحت در خصوص کسانی دارد، که در یک رابطۀ زناشویی بدون ثبت ازدواج ـ که در آن کشور امری متداول و عادی است ـ بوده، و یا حتی دارای فرزند نیز شده اند، می تواند مورد توجه قرار گیرد.
مادۀ فوق الذکر که در تارنمای lovdata مندرج است، بروشنی کسانی را در بر می گیرد، که با شخصی مقیم در رابطۀ حداقلی دو ساله بوده، و یا دارای فرزند مشترک حاصل از این رابطه شده یا در انتظار فرزند می باشند. این قانون که به هیچ روی ازدواج ثبتی را معنا نمی بخشد، تنها مورد مذکور را شامل می گردد. همچنین در این پاراگراف به هیچ وجه نه از تابعیت ( Citizenship یا statsborgerskap) یکی از طرفین رابطه نامبرده شده، و نه از اقامت دائم یا غیر دائم آن فرد سخنی بمیان آمده است. پاراگراف گفته شده که به § 24 b موسوم است، بشرح زیر در پی می آید:
§ 24. Arbeidstillatelse eller oppholdstillatelse til familiemedlem o.l. i medhold av lovens § 8 annet ledd.
b) samboer, når partene har eller venter barn sammen, eller har bodd sammen i et fast og etablert samboerforhold i minst to år og det foreligger varige hindringer for å oppfylle vilkåret i § 23 første ledd bokstav b om at ingen av partene er gift. Det er et vilkår at begge parter er over 18 år og akter å fortsette samlivet.
این ماده در این لینک قابل مشاهده و دسترسی است.
شوربختانه در بسیاری از موارد دیده شده که با ضعف در اجرا یا جهل از قانون توسط واجدین شرایط و وکلایشان، ادارات مهاجرت کشور نروژ (UDI و UNE) از قِبَل اجرای آن شانه خالی کرده، و پرونده های هم میهنان واجد را به دست بی عدالتی سپرده اند! از این رو بر آن شده تا این مهم را که سرنوشت آن عزیزان را متأثر می سازد، را گوشزد نماید. با این امید که کارآمد و کارساز واقع گردد.
با آرزوی برپایی عدالت در گوشه گوشۀ جهان پهناور.

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

مردانگی چه بسیار ارزنده است

همواره گفته ایم: ادب مرد، به ز دولت اوست. امروز این فراز را به اینگونه می ترادیسیم (تبدیل می کنیم): مردانگی و آزادگی مرد، به ز پادشاهی اوست.

این است منش آدمگونه و آزادمنشانه، که چون همواره وی را خُرد و خوار نمودند، اما به مهربانی با آنان رفتار نموده، دل برایشان می سوزاند. آری این است کسی که به ایران و ایرانی ارج می نهد، و برایمان کارا و کارآمد است.

یزدان شهریارمان را یاور باد.

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

نمایندۀ ایران، و نمایندۀ اسلام!

برای بزرگنمایی روی تصویر کلیک شود.

براستی کدامیک برازندۀ آب و خاکمان، و برآیند خواستگاه میهنیمان می باشند؟

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آذر ۱۳, یکشنبه

بالاترین بجای پاسخ به پرسش، صورت مسئله را پاک می کند!


در پرسش های بعمل آمده از مدیران ارشد بالاترین، به روشنی دریافته شد، که این سایت تا چه اندازه آفت زدۀ گروه مخوف و منحوس مجاهدین خلق می باشد! نه تنها به پاسخگویی تن ندادند، بلکه لینک را از صفحه حذف نمودند! این نشان از آن دارد، که تاب حضرات تا چه اندازه است، و به چه حد از کابران در وحشت بوده، و تنها به طبلی می مانند که دام دام می کند! اما کار ما هنوز به پایان نرسیده است ...



ارسال به بی رنگی

بالاترین و امیدی برای مجاهدین ـ چند پرسش از مدیران بالاترین

در این چند ماه کاربران بینندۀ بسیاری از هجمات و حملات ناباورانه ای از سوی ادمینان و دست اندرکاران سایت بالاترین بوده، که قطعاً زیان های روحی و آسیب های جبران ناپذیری را به آنان، و بویژه حامیان راستین این سایت وارد ساخته است. از آنجا که این سایت همواره و همچنان توسط کاربران پشتیبانی، و به افزایش سطح کمی و کیفی آن کمک شده است، قطعاً این موضوع بمنزلۀ شوکی بر پیکر آن همراهان می باشد.
روز دهم آذرماه (سه روز پیش) لینکی توسط یکی از کاربران که مشاهده و گزارش فعالان حقوق انسانی در خصوص مجاهدین خلق ایران انعکاس خبری یافت، توسط بالایاران زدوده شد، که خشم بسیاری را در این بدنه برانگیخت. در ادامه که کاربر مزبور طرح گلایه کرد، در بخش نظرات روشن شد که شخصی بنام محمد با آیدی های متعددی نظیر d.agnostic بالایار18 نیز سمت گرفته، و همواره در دو جبهۀ نظرات اعلام موجودیت و پرخاشگری، و در بخش فنی اِعمال زور می نماید! این موضوع بوسیلۀ کاربران به زیبایی کشف و خنثی گردیده، که نیاز مقتضی در راستای پاسخگویی مدیران ارشد سایت بویژه شخص مهدی یحیی نژاد مطرح و به تکرار بازگفته شده، که تاکنون هیچ پاسخی از آن سو دلگرمی را پدید نیاورده است.
این جستار کوشیده تا چند پرسش صریح و روشن از آنها بیان دارد:
  1. نظر به اینکه این سایت همواره تلاش کرده تا موضع بی طرفی سیاسی اختیار، و در راستای خبررسانی ارائۀ خدمت نماید، پدیده های اینچنین برتافت کاربران را غیرممکن می سازد.
  2. از آنجا که برای مدیران بالاترین همواره رعایت قوانین و ضوابط سایت از اهمیت بی وصف برخوردار بوده، که همیشه تأکیدها بطرق گوناگون گوشزد شده اند، چرا برخی برخوردار از چند آی دی بوده، و می توانند به این سایت آمد و شد نموده، و به فعالیت های گروهی نیز در راستای مقاصد ایدئولوژیک بپردازند؟
  3. از آنجا که این گروه همچنان در فهرست گروهای تروریستی کشور ایالات متحدۀ امریکا بوده، و سرورهای پشتیبان این سایت نیز در همان کشور مستقر است، چگونه تروریست ها ـ از دید مراجع سیاسی و دولتی امریکا ـ در این سایت صاحب مناسب حساس گردیده اند؟
  4. و نیز بنابر آنچه که همگان از این گروه و فعالیت هایش آگاهند، اعتماد و اطمینان به آنان کمی درخور تردید است. پس امنیت کاربران که این سایت در خود جای داده است، چگونه تضمین می گردد؟
این پرسش ها و سایر پرسش های کاربران دیگر را باید مدیران سایت به سرعت پاسخ گویند، ورنه از راه های قانونی ورود به عمل خواهد شد.
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

چرا مدیر ارشد سایت بالاترین پاسخگو نیست؟

آقای یحیی نژاد گرامی؛

پاسخ شما به این گمانه که «سایت بالاترین در تسخیر مجاهدین خلق است» چیست؟ چرا سخن نمی گویید تا همه بدان آگاه شویم؟؟؟

ارسال به بی رنگی