۱۳۹۰ شهریور ۲۷, یکشنبه

واقعـــاً چه باید گفت؟!

از آنجا که موضوع اعدام همواره مورد اعتراض بسیاری از ایرانیان است، و شمار کثیری به شماتت رژیم جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی ایران پرداخته، در این پیوند خرده گرفته، و خواستار برچیده شدن آنند، روز گذشته مقاله ای کوتاه در ارتباط با اعدام و نگاه جامعه نوشتم. شمار بینندگان و خوانندگان آن جستار از 15 تن فراتر نرفت!!! نظر به اینکه خواندن آن نوشته شاید نهایتاً بیش از 5 دقیقه (سیصد ثانیه) را در بر نمی گرفت، شاید جای سئوال و کمی تأمل داشته باشد که چرا نسبت به آن چندان استقبالی نشان داده نشده است؟ نمی دانم ما تنها به نق زدن می پردازیم، یا چاره اندیشی و جایگزینی را نیز در محور کار قرار می دهیم؟

به هر روی نوشتۀ من تنها دیدگاه و نظر سنجی و قلقلک افکار مردم در این راستا بود. باید دید نگرش جامعه آیا اعدام را بر نمی تابد، یا خواستار تداوم آن است. بد نیست ببینیم اقدام فرزند ناصر محمد خانی در کشیدن چهارپایۀ زیر چوبۀ دار شهلا جاهد درست بوده است یا نـــه؟ و نیز با قاتل آن که در میدان کاج به قتل در برابر دیدگان مردم دست زده، چه باید بشود؟

ارسال به بی رنگی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر