۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

چگونگی و نحوۀ برخورد بانک صادرات با اختلاس 3000 میلیاردی

امروز ایمیلی را از دوستی دریافت نمودم که بسیار اندیشه و شگفتیم را برانگیخت. متن آن در زیر می آید:

بیایید با یک تصمیم و برای تنبیه مدیران بانک صادرات و تنبه مدیران سایر بانک ها, تصمیم بگیریم که با فرستادن این نامه به هر کس که که می شناسیم,

تا پایان آبان ماه, بانک صادرات را با بستن تمامی حساب های بانکی مان, رسما و عملا تعطیل کنیم.

بانکی که بدون اطلاع رسمی و برای پوشاندن چاله چوله های ناشی از این دزدی بزرگ, از زمان افشای آن از هر عملکرد تلفنی 25 تومان از حساب کاربران کسر می کند. عددی که ارزش شکایت را ندارد, اما ظرف دو سه ماه, به هزاران میلیارد تومان پول تبدیل شده, و به ناگاه اعلام خواهند کرد که پول ها برگشت داده شده است.

من، تو، ما و شما ایرانی نیستیم، اگر هرچه زود تر این نامه را به همه آشنایان خود نفرستیم، و ایرانی نیستیم اگر تا پایان آبان ماه بانک صادرات را به ورشکستگی نرسانیم.[!]

از خویش در اندیشه ام پرسیدم، که آیا براستی کسی حاضر است حساب بانکیش را در آن لجنزار و اختلاسکده ببندد؟ کمی که پیش رفتم به خود اینچنین پاسخ دادم: در کشور من با وجود آن همه نا امنی در سفرهای هوایی مردم باز حاضرند مرگ را به جان خریده، با هواپیماهای از رده خارج ناوگان هوایی کشور به پرواز درآیند، حال چشمم آب نمی خورد که تن بدین کار دهند!

شما چه گمان می کنید؟

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۶, جمعه

زادروز بنیانگزار منشور حقوق بشر خجسته باد

بنیانگزار شاهنشاهی ایران کوروش است، که بحق وی را بزرگ لقب داده اند. کوروش شاهنشاهی ایران را بر چند گونگی ادیان و رعایت عدالت بنیان نهاد.

کوروش کشورگشایی بزرگ بود. ولی وی را می توان در حقیقت بنیانگزار فکر امروزی صیانت حقوق بشر نیز خواند. چراکه نخستین کس در جهان عهد عتیق بود که منشوری آزادمنشانه در این زمینه تدوین و اعلام کرد. اسرای جنگی را آزاد ساخت، و به سرزمین های خود بازگرداند، و به حقوق و عادات و سنت ها و ادیان اقوام و مللی که شاهنشاهی ایران را تشکیل می دادند، احترام نهاد. کوروش نه تنها دشمنان خود را عفو می کرد، بلکه مسئولیت های مهم به آنان تفویض می نمود. پس عجب نیست اگر او را آزاد کنندۀ ملل نام نهاده اند. سیاست های کوروش بزرگ، با خصلت ها و منش ایرانیان کاملاً هماهنگ بود و از آن الهام می گرفت. همۀ پادشاهان بزرگ ایران از سیاست آزادمنشانه و صلحجویانه پیروی کرده اند، و ایران همواره یک «پناهگاه» محسوب می شده است.

«فرازی از شاهنشاه فقید در پاسخ به تاریخ»

زادروز کوروش بزرگ هخامنشی بر ایرانیان فرخنده باد.

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۵, پنجشنبه

ملاک ارزیابی در بالاترین چیست؟

شوربختانه بالاترین به پاتوقی برای برخی از افراد طرفدار رژیم کنونی درآمده و این به هیچ روی برتافتنی نیست! نه تنها منش دموکراتیک در برخی موارد نمود ندارد، بلکه در پاره ای از موارد خشونت محوری است برای دستیابی به خواسته های ولایتمداران! من از جناب دکتر یحیی نژاد خواستار پاسخگویی برای چگونگی تحلیل در خصوص برخی از اخبار و مستندات می باشم.

با سپاس

ارسال به بی رنگی

پاسخ شاه ایران به آلمان ها: ایرانی باید آقایی بکند

بد نیست نقل قولی از آن فرزانۀ میهن پرست بشنویم:

نقل است که پس از جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین، آلمان ها به تهران آمده و حضور شاهنشاه مشرف شدند.

و اما غرض چه بود؟

آنها از شاه ایران چنین تقاضا کردند، که چون شمار فراوانی از مردان آن سامان(آلمان) در جنگ کشته شده، و پنداشت انقراض نسل آریا قوت گرفته بود، از ایران برای پیوند زناشویی با زنان آلمانی طلب کمک شد. هدف تداوم نژاد آریا در آن کشور بود.

اما چه شد؟

شاه ایران از نمایندگان و فرستادگان آلمان پرسید: آیا ایرانی را تنها برای تولید نسل می خواهید، یا خواستار آنید که برایتان کار هم بکند؟

پاسخ چنین بود: کار هم بکند!

ایشان روی به آنان کرده و فرمود: ایرانی باید در آنجا و هر کجای دنیا آقــــــــایـــــــی بکند.

این بود که روی به ترکیه آوردند.

خدایش بیامرزاد و روانش را شاد بگرداناد.

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۳, سه‌شنبه

چهارم آبان، زادروز شاهنشاه همایون خجسته باد


امروز زادروز ابرمردی است که بدرستی پادشه خوبان لقب گرفته است. او که بر ایران می بالید و به ایران می اندیشید، به جفای روزگار و ملتی ناسپاس از ایران رانده گشت. اما دیری نپایید که جاودانه شد، و دلها را در فراقش بسوگ نشاند. یادش گرامی و نامش جاودان باد.

زادروز شاهنشاه همایون بر خاندان و دوستداران حضرتش فرخنده باد.

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۲, دوشنبه

بهشتی را که خمینی و خامنه ای در آن باشند را هرگز نخواهم!

اي خداوند؛

گر همنشينان تو در فردوس اينانند (خميني، خامنه اي، بن لادن، ملا عمر، حسن نصرالله و ...)، كه من نه ترا خواهم و نه فردوست را!

بهشتي را که ايشان در آن راه يابند، جهنمي است همچون دنيايي كه برايمان رقم زده اند!!!

ارسال به بی رنگی

تعصب دینی بس است!

اگر روزي مسلمان درمي يافت كه وكيل و سخنگوي شريعت اسلام و رسولش نيست، همانگونه كه پيشتر مسیحيان اروپا در آیینشان هنگام و پس از رنسانس آنرا دريافتند، جهان ساختار و سيماي ديگر و بهتري مي يافت!

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

خلافت اسلامی بجای جمهوری اسلامی

مــــــــــــژده مـــــــــــــژده ...

Islamic kingdom of Iran!!!!!

خدمت توده ای های محترم که با پول شوروی پروار شده بودند، مجاهدین گرامی، نهضت آزادی، جبهۀ ملی، مصدقی ها، روشنفکر نماهای کم مقداری که با پول ملت و مملکت در سوئیس، آلمان، فرانسه، انگلیس و امریکا و ... ـ خیر سرشان ـ تحصیل کرده بودند، و خر مذهب ها که از کارتر، برژینسکی، کسینجر و دار و دسته پول و خط گرفته، و قدرت را تصاحب کردند، مژده باید داد که سرانجام گندی که زدند به بار نشست!!!!! جمهوری بازرگانی خمینی ستا هم رخت بر می بندد، و نخست وزیر تحت امر ولایت دولت تشکیل می دهد!!!

ای خاک بر سرهایتان که کشور و مردم را به فنا دادید و به اجنبی فروختید!

مردم ایران اگر از سوریه، لیبی، مصر، تونس و قرقیزستان همبستگی را برای رسیدن به عزت و رهایی از چنگال ضحاک نیاموزند، باید بدترین زندگی ها را در چند سال آتی به انتظار نشینند!

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

رویایی شیرین امـــــــا دست یافتنی

دیشب خواب زیبایی دیدم. می دونم بیان خواب در فضای مجازی شاید از دید بسیاری کار سبکی باشه. اما این خواب شاید در محتوا با دیگرها متفاوت بنظر برسه.
اما شرح مطلب ...
در خواب دیدم که رژیم کنونی ایران [بالاخره] سقوط کرده. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و ارتش ملی در شهرهای بزرگ حفاظت مراکز حساس و استراتژیک رو بدست گرفته بودند. احزاب به فعالیت های حزبی و گروهی در رسانه ها می پرداختند، و خودشون رو برای انتخابات آزاد آماده می کردند. و بسیاری چیزهای دیگه ای که شاید در بیداری بسیار بهشون فکر کرده یا شنیده بودم رو فیلم وار در اون خواب طلایی می دیدم. خلاصه لحظات شیرینی رو توی خواب تجربه می کردم. اما حیف که شب سررسید، و با اینکه در این روز تعطیل طبق عادت همیشگی کمی دیرتر بیدار شدم، سرانجام با اون رویای شیرین خداحافظی کردم!!!
از صبح این صحنه ها من رو رها نکردند، و خواستم با هم میهنان در میونش گذاشته باشم.
واقعاً آیا به واقعیت مبدل خواهند شد؟ اما گمون نمی کنم شُدنی نباشند! یک عزم ملی میخواد. عزمی برای تغییر برای بهتر شدن، یا بهتر بگم بهتـــریــــن شدن! اون روز دور نیست عزیزان. میاد همونطور که در جاهای دیگه اومد. یه کمی همت میخواد. دست به دست هم ایرانمون رو از دست این حرامیان از خدا بی خبر آزاد کنیم، و سپس آبــــــــــــــاد کنیم.
پیروزی از آنِ ماست V
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ مهر ۱۷, یکشنبه

خودروهای خارجی در فیلم ها

توجه کرده اید در فیلم ها و سریال های تلویزیونی شبکه های جام جم ایران، مارک ها و لوگو های خودروهای خارجی ـ حتی مونتاژ داخل ـ تار و مخدوش شده، و نشان داده نمی شوند؟ دلیل خاصی در پس این موضوع واقع است؟

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ مهر ۱۳, چهارشنبه

وجهی دیگر در افتراق کشورهای اسلامی با غربی

امروز در یک بیمارستان دولتی در نزدیکی شهر اسلو بودم. در طبقۀ همکف بیمارستان که به انتظار ایستاده بودم، به نکته ای جالب برخوردم، که بسیار درخور دیدم تا آن را نوشته و با هم میهنان ـ بویژه ساکنان در ایران ـ در میان گذارم.

و آن نکته چه بود؟

قضیه از این قرار بود، که در آن بیمارستان به رسم معمول همۀ بیمارستان ها در این کشور و سایر کشورهای غربی، برای نیایش و آرامش حال همراهان و بستگان نزدیک بیماران، یک مکان بنام Chapel (کلیسای کوچک) تعبیه شده است.

و اما چه چیز شگفتی مرا بر انگیخت؟

در کنار آن Chapel اتاقی به همان اندازه و امکانات درخور و نیاز به عنوان مسجد(پرستشگاه مسلمانان) به همراه کمدی حاوی کتب قرآن و ادعیۀ اسلامی، و وضوحانه ای کوچک با یک دستشویی نسبتاً بزرگ با ارتفاع کم برای شستشوی پاها برای مسلمانان اهل سنت به منظور وضو قرار داده شده بود!

با خویش اندیشیدم، این است روی افتراق و ناهمگونی میان کشورهای اسلامی نظیر کشورمان ایران با کشورهای عربی که چنین بر هر انسانی با هر کیشی ارج می نهند، و برایشان همه امکاناتی را برای آسودگی فراهم می آورند، که به آسانی بر مناسک مذهبی خویش در هر مکان و هر زمانی همت گمارند. حال آنکه نه تنها در میهنمان چنین چیزی در هیچ بیمارستانی نیست، بلکه در قاموس اسلامی حتی حق بنای مسجد برای اهل سنت در شهرهای شیعه نشین بویژه تهران وجود ندارد!!!

براستی چه باید گفت؟

ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ مهر ۱۲, سه‌شنبه

مردی که ایران او را نشناخت، اما تاریخ او را خواهد شناخت


در این عکس تاریخی، بزرگمرد تاریخ و بنیانگزار ایران نوین، در هنگام ترک کشور مشتی خاک میهنش را برداشته و با خویش می برد.
ارسال به بی رنگی

۱۳۹۰ مهر ۱۰, یکشنبه

آیا مردم ایران خواستار اعدام و قصاصند؟


یکی از چالش هایی که جامعۀ بشر دوست و فعالان حقوق بشر در اقصی نقاط جهان و بویژه در ایران با آن دست و پنجه نرم می کنند، معزل اعدام است. و نیز همواره در نشست هایی که در این پیرامون با مسئولان و نمایندگان جمهوری اسلامی در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، شورای امنیت و ... برپا گردیده، فرستادگان حکومتی از نقش و خواستۀ مردم در این پیوند سخن گفته، و چنین وانمود کرده اند، که این خودِ مردمند که خواستار اعدام برای انجام فرآیند قصاص و عبرت مجرمان می باشند. اما اگر اهداف سیاسی رژیم کنونی ایران در پساپردۀ اعدام مخالفان سیاسی ـ که در بسیاری از موارد معاندان حکومتی نظیر زهرا بهرامی و برادران فتحی را با جرایم ساختگی حلق آویز نموده ـ کنار گذاشته شود، آیا مردم حاضرند تا منش دموکراتیک در پیش گرفته و از این مجازات برای همیشه صرف نظر نمایند، تا آنجا که بتوان از این معزل برای همیشه رست، و فعالان بتوانند در یک جبهه با رژیم سفاک اسلامی به مصاف در آیند؟
ارسال به بی رنگی