در سال 87 و پس از پیروزی باراک حسین اوباما در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، شبکۀ رسانه ای صدای امریکا(VOA) دست به کار جالبی زد که تا حدی جلب نظر مخاطبان خود را در پی داشت. همانگونه که بسیاری بیاد دارند، در آن هفته های نخست پس از انتخابات، در برنامه های گوناگون تلویزیونی VOA مرتباً اعلام و از بینندگان خواسته می شد تا اگر سخنی و یا خواسته ای از رییس جمهور تازۀ ایالات متحدۀ امریکا را دارند، با نشانی ایمیلی که برای این امر ایجاد گردیده بود، مطلب را در میان گذارند.
اما در این میان آنچه که دیدگان مرا بخود خیره ساخته و بسیار شگفتی برانگیز بود، آن بود، که هم میهنان با رایانامه های فراوان خواسته های تقریباً همسان خود را با آهنگی یکسان مطرح کرده، و بگونه ای یک برداشت کلی در این پیرامون پدید می آمد که همه و همه از یک منظر به قضیه می نگرند. و آن منظر چه بود؟ رایانامه ها که فراوان در برنامه های گوناگون از خبرها و نظرها و زن امروز گرفته، تا شباهنگ و تفسیر خبر مرتباً توسط مجریان ارجمند خوانده می شدند، همواره در خود گونه ای از شکایت از اوضاع داخلی ایران نسبت به نقض حقوق بشر و سایر موارد همانند را در خود بدوش کشیده، و ساماندهی شرایط و اضاع را اعم از کمی و کیفی از آن مقام نامبرده درخواست می نمودند.
در همان روزها و از پی شنیدن آن رایانامه ها، بگونه ای برآشفتگی در من پدید می آمد، تا آنجا که تصمیم به نگارش یکی از سوی خود برای VOA گرفتم، و نمی دانم که آیا مورد استقبال قرار گرفته و خوانده شد، یا نه. متن رایانامه ام را عیناً و بی هیچ افزایش یا کاستی به دید خوانندگان می گذارم.
-----Original Message-----
From: XXX
Sent: Wed, 12 Nov 2008 11:16:40 -0800
To: obamapnn@voanews.com
Subject: شرح ذیل
آقای اوبــامــا
- اگر می خواهید با ایران بی واسطه مذاکره کنید،
- اگر می خواهید بر سر برنامه های هسته ای ایران به توافق دستیابید،
- اگر می خواهید تحریم ها را علیه ایران افزایش دهید،
- اگر می خواهید ایران را برای رعایت موازین حقوق بشری تحت فشار بین المللی قرار دهید و یــا بی تفاوت گذر کنید،
- و ده ها اگر دیگر که برای منافع ملی خود انجام می دهید و خواهید داد...،
اما باید بعنوان یک شهروند ایرانی این را بگویم، که ملت ایران برای دستیابی به دموکراسی، رها شدن از دست دژخیمان زمانه در رژیم حاکم و ... نیازی به دولت یا حکومت بیگانه ندارد، بلکه مردم ایران باید بدانند که بــاراک اوبـامـا رییس جمهور ایالات متحده امریکاست و نه ایــران، و این خودِ مردم ایرانند که باید بر سرنوشت خویش تسلط یابند. و این ممکن محَقــَق نخواهد شد مگر با نیروی درونی خود ملت.
ایرانیان باید بدانند تا به کـی به یک قدرت بیرونی چشم دوخته اند. خواه مردی سوار بر اسبی سپید و خواه رییس جمهوری جدید.
چند پرسش از شماری چند از مردم ایران دارم:
ای عزیزانی که در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه مشغول بکارید! (آنهم شغلی خطیر و پـر از تنش و فشار روحی ـ روانی با مُـزدی کم)!
پس چرا از افرادی که از حقوق حقه شما در سندیکای خود شما دفاع کرده اند، حمایت لازمه را بکار نبرده اید؟! به این پرسش با صداقت پاسخ دهید: چند روز را برای حمایت از منصور اصانلو دست از کار کشیده اید تا رژیم حاکم حساب کار خود را کند؟ از چه روی نکرده اید و یا اهمال کرده اید؟
پاسخ آن پُـر واضح است. چون بیم بیکار شدن را داشته اید. پس این را بدانید که اگر چند روزــ و تنها بمدت چند روزــ همگی شما دست به اعتصاب می زدید، امروز اصـانلو در میـان شمـا بود و نه در زندان رجایی شهــر کرج!
آه ای معلمان محنت کش!
شما چند روز را به جانبداری از جنبش همکارانتان، محل کار خویش را ترک گفته اید؟
و شما ای مردان دلاور و غیور میهن!
شما را چه شده و بر شما چه رفته است که اینگونه می ایستید و با بی اعتنایی در برخوردهای وحشیانه مزدوران نیروی انتظامی با همشیرگان و نوامیس خود به نظاره می ایستید؟
و ده ها پرسش دیگر از آحاد ملت... .
من این سخن را نیز به هم میهنانم گویم:
« که اگر جنبش های مردمی در سال 1378 خورشیدی در معابر و خیابان ها، تنها 1 ماه بیشتر ادامه می یافت، مطمئنناً در همان سال این حکومت برچیده می شد. آخر مگر این رژیم چه تعداد چماقدار و نیروی مسلح دارد که شما اینقدر ازآنها هراسناکید؟ آخر مگر چه میزان از ملت را می توانند به زندان افکنند یا به گلوله بندند؟ آخر تا به کی به این همه خرافات و خیالات واهی و بدور از واقعیات دلبسته اید تا این رژیم توسط عوامل بیرونی سرنگون شود؟ »
به خود آیید و بپاخیزید!!!!
همه باید بپاخیزیم!!!!