۱۳۹۰ فروردین ۱, دوشنبه

پاسخ من در خصوص نامگذاری سال جدید با نام«سال آگاهی تا رهایی»

من پوزش میخوام، یه سئوال دارم راستش! آگاهی دادن انصافاً کار بسیار خوبیه، اما چه آگاهی رو میخوایم به مردم بدیم؟ می خوایم بگیم گرونیه؟ فساد مالی و اقتصادی توسط عوامل دولتیه؟ رانت های اقتصادی، کمر رشد و توسعۀ ملی رو شکسته؟ واردات بی رویه اجناس بنجل چینی صنعت ایران رو از کار و بار انداخته؟ سی ساله مردم نون رو تو خون می زنند و می خوردند؟ مرد ایرونی داره خودش رو به مرد دیگه با لواط عرضه میکنه، تا خرج زن و بچش رو در بیاره؟ زن ایرونی داره تو خیابون چونه سر بهای بدنش می زنه؟ ناموسامون رو دارن تو دبی، پاکستان، افغانستان و ... می فروشن؟ دخترای 3 تا 5 ساله رو توی نت حراج نوروزی میکنن با عنوان«فروش فوق العاده با نازلترین قیمت ها برای دوستداران سکس با کوکان»؟ بنزین در مملکت نفت خیزمون سهمیه ایه؟ با هدفمندی یارانه، پدر مردم در اومده؟ و صدها یا شاید هزاران بدبختی و بیچارگی که مردم ایران رو درمانده کرده؟ ما میخوایم اینا رو بهشون آگاهی بدیم؟ نه عزیز من! شعائر «بازگشت به دوران طلایی» و «هم غزه و هم لبنان» گفتن ها، مردم رو از اقدام برای رهایی باز داشته بیاین اینا رو آگاهی بدین. توی همین بالاترین می گفتن اگه موسوی و کروبی دستگیر بشن، ایران قیامت میشه!!! من گفتم«براستی شما اینگونه می اندیشید؟!» پاسخ گرفتم«شک ندارم»!!! حالا باید به این جمله شک کرد. قصد توهین به مردم و هم میهنانم ندارم، اما پس از آنکه مهاجرانی و پیش از آن کدیور را پس از شعائر سران نمادین دیدم، بیاد این بیت از روان شاد نیک نهاد میرزادۀ عشقی افتادم که گفت:
مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است/ بس که این ملت خر است، بس که این ملت خر است

امیدوارم من رو ببخشید! انشالله که بنده و شما جزء آن دسته از ملت نباشیم.
ارسال به بی رنگی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر